به گواهی هرودت و گزنفون ، تاریخ نویسان نام آور یونانی ، که هر دو از رخدادهای ایران هخامنشی بسیار نوشته اند ، رویدادی بزرگ در سال 600 پیش از میلادی شکل گرفت . در این سال بود که نوزادی به نام کوروش از پیوند میان کمبوجیه یکم ، شاهزاده پارس ، و ماندانا دختر استواگ ( آژیدهاک ) آخرین پادشاه ماد به وجود آمد .

 خواندنی های تاریخی

پروفسور ریچارد فرای ، داشگاه هاروارد : « گفته اند که آستواگ خوابی دید و مغان درباری که بزرگان دینی کشور بودند ، خواب او را این گونه تعبیر کردند که نوه ی او ، کوروش ، وی را سرنگون خواهد کرد . از اینرو ، آستواگ دخترش ماندانا را که باردار بود از پارس فراخواند و پس از زاده شدن کوروش فرمان داد تا او را از میان بردارند . استواگ این کار را به وزیر خود هارپاگ سپرد ، و او نیز کشتن نوزاد را به چوپانی واگذاشت . قضای روزگار چنان بود که زن چوپان در همان روز کودک مورده ای زاده بود ، پس از چوپان خواست تا کوروش را به فرزندی پذیرفته و جسد نوزاد را به عنوان گواه اجرای امر به هارپاگ نشان دهد . هنگامی که کوروش به ده سالگی رسید آستواگ از ماجرا آگاه گشت ، ولی مهر کوروش را به دل گرفت و او را نزد پدر و مادر به پارس روانه کرد . »

شیردل پارس

پس از گذشت چند سال ، کوروش به جای پدر بر تخت شاهی انشان ( پارس ) نشست ؛ در این زمان بود که محوطه ای که پاسارگاد نامیده شد را به منزله اقامتگاه خویش برگزید . « پاسارگاد » برگرفته از نام یکی از قبایل پارسی است که کوروش و خاندان هخامنشی او به آن تعلق داشتند .

در این دوران ، به گواه وقایع نگاران بابلی ، « در سال 550 پیش از میلاد ، پادشاه ماد ، استواگ ، لشگری بهم آورد و به جنگ کوروش ، شاه انشان ، رفت . اما لشگریان او سر از فرمان وی پیچیدند و استواگ را به زنجیر کشیده به کوروش سپردند . کوروش سپس لشگر به کشور ماد برده ، کاخ شاهی بگرفت و زر و سیم و دیگر ارزیدنی ها به غنیمت به انشان برد . »

 خواندنی های تاریخی

نخستین امپراتوری جهانی

فقط سی سال پس از پیوند پارس ها و مادها بود که این دو قوم ایرانی توانستند سایه قدرت کشورهای دیگر همچون آشور و بابل را زا سر خود زدوده و شاهنشاهی بزرگی پایه ریزی کنند که سه قاره ی بزرگ گیتی را در بر می گرفت . این سرزمین ، بزرگترین امپراتوری بود که جهان تا آن زمان به خود دیده بود . در آن دوران ، مردمانی گوناگون از یونان تا حبشه ، و از لیبی تا هند مقام پادشاه ایران را بر اورنگ شاهی بزرگ می داشتند و او را شاه شاهان می خواندند .

 خواندنی های تاریخی

بنیان گذار این امپراتوری پهناور ، کوروش هخامنشی ، افزون بر مردمان کشور خود ، که به گفته هرودوت او را پدر خویش می خواندند ، بر مردمان دیگر نیز تاثیری ماندگار نهاده بود : عالمان دینی بابل او را فرستاده ایزد خود ، مردوک ، می دانستند ، یهودیان او را به منزله مسیح و نجات بخش خود می شناختند ، تاریخ نگارانی همچون گزنفون ، او را فرمانروایی ایده آل می پنداشتند و فرزانگان یونان همچون افلاطون ، او را در خردمندی و کشورداری می ستودند .

منشور کوروش

پادشاهان ایرانی به پیروی از آیین های باستانی مرسوم در آن دوران ، درون پی بناهایی که می ساختند پیکرک ، سنگ – نوشته و یا گل – نوشته ی یادمانی قرار می دادند . آنچه که به منشور کوروش معروف شده است نیز در شمار چنین یادگارهاست که به خط بابلی متنی برآن نوشته و در شالوده ی حصار بابل به یادگار نهاده شده بود تا یادمانی باشد از فرمان کوروش در بازسازی آن در 539 پیش از میلاد . این استوانه ی بی همتا در سال 1879 توسط هرمزد رسام به هنگام کاوش های باستان شناختی در نیایشگاه مردوک ( ایزد پشتیبان بابل ) یافت شد .

 

دکتر عبدالحمید ارفعی ، متخصص زبانهای باستانی : « متن استوانه از تسلط کوروش بر بابل در 539 ق . م می گوید نخست ، این متخواندنی های تاریخین با نثری روایی به جنایات نبونایید ، آخرین شاه بابلی ، می پردازد . به دنبال آن داستان جست و جوی مردوک برای یافتن پادشاهی دادگر می آید . مردوک ، کوروش شاه انشان ( پارس ) را برمی گزیند و او را پادشاه جهان می خواند . کوروش ، در آغاز ، پادشاهی دادگرانه ی خود را بر دیگر قوم های ایرانی گسترش می دهد و سپس به دستور مردوک لشکر به بابل می برد و شهر را بی جنگ تسخیر می کند . بابلیان ، نبونایید را به بند کشیده به کوروش می سپارند و پادشاهی او را شادمانه پذیرا می شوند . از اینجا به بعد کوروش خود را معرفی می کند و از کارهایی که در بابل انجام داده سخن می گوید .»

 

دکتر جان کرتیس ، موزه ی بریتانیا ، لندن : « نوشته های این استوانه ی گلی گواهی است بر آنچه که متن های دینی و تاریخی درباره ی خواندنی های تاریخکوروش و کردارش ثبت کرده اند . گرچه منابع تاریخی گوناگون از احترام کوروش به مردم کشورهای فتح شده بسیار سخن گفته اند . در این استوانه او خود از احترام به ملت های زیر دستش سخن می راند . در نوشته های این استوانه به صورت مستقیم سخنی از حقوق بشر در میان نیست . اما نگرش مهرآمیز و محترمانه ی پادشاه به مردمان سرزمین های گوناگون ، آشکارا دیده می شود ؛ و این در جهان کهن سابقه نداشته است . »

 

                                                                                                                  شکوه پاسارگاد

                                                                                                                 مولف و پدیدآورنده : فرزین



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








موضوع :
چهره هاي ماندگار ايران ,  ,